جایگاه اسرائیل در خاورمیانه


جایگاه اسرائیل در خاورمیانه
جایگاه اسرائیل در خاورمیانه

نویسنده:احمد فراهانى
بیش از نیم قرن است که منازعه اعراب و اسرائیل جریان دارد و تاکنون مباحث متعددى را به خود اختصاص داده است . یکى از مسائل مهمى که رفته رفته به عنوان جزئى از فرهنگ سیاسى منطقه خاورمیانه درآمده ، محور قرار گرفتن اسرائیل در بسیارى از جریانات است .
به طور مثال ، اولین سؤالى که با فروپاشى حکومت صدام حسین در عراق مطرح شد ، این مسئله بود که اسرائیل و عراق جدید به عنوان یک کشور مسلمان و عضوى از اتحادیه عرب ، چگونه روابط خود را با یکدیگر تعریف مى‌کنند . سؤالاتى دیگر مانند اینکه آیا حکومت جدید عراق روابط دوستانه‌اى با اسرائیل خواهد داشت یا خیر ؟ آیا عراق آینده ، تهدیدى براى اسرائیل خواهد بود ؟ نیز مطرح شد .
نگاه اسرائیل به محیط جدید امنیتى خاورمیانه پس از سقوط صدام حسین ، نگاهى کماکان تهدیدآمیز بوده است و رهبران تل آویو بر همین اساس تلاش داشته‌اند تا ورودى‌هاى آشوب‌ساز به سیستم امنیتى خود را در خارج از مرزهاى خویش کنترل نموده و از ورود این آشوب‌سازها به سیستم جلوگیرى نمایند .
از نظر رهبران اسرائیل ، دسترسى کشورهاى منطقه به تسلیحات غیرمتعارف و مهم‌تر از آن مسئله آینده نامشخص صلح خاورمیانه به ویژه پس از مرگ یاسر عرفات و مازاد بر آن آسیب پذیرى جدى این دولت در برابر سایر کشورهاى منطقه ، مى‌تواند آنها را دچار چالش جدی سیاسى - امنیتى نماید .
بر همین اساس اسرائیل ، استراتژى خود را بر گسترش نفوذ بنا کرده است ، به طورى که امروزه محدوده استراتژیک خود را در بستر خاورمیانه جدید تا دریاى سیاه در شمال ، خلیج عدن در جنوب ، تنگه‌ى جبل الطارق در غرب و آسیاى مرکزى و قفقاز و دریاى خزر در شرق مى‌داند .
از سوى دیگر ، اشغال عراق و سقوط صدام این فرصت را براى دولت تل آویو ایجاد کرد تا رؤیاهاى خود را تا آنجا که مقدوراتش اجازه مى‌دهد عملى کند ، همان طور که تیساح رونتال ، فرمانده نیروى زمینى ارتش اسرائیل در گفت و گو با رادیو تل آویو اشاره داشته است : « از بین رفتن تهدیدهاى عراق ، فرصت‌هایى را براى اسرائیل فراهم آورده که باید از آن بهره‌ بردارى کرد » . (2)
اینکه فرصت‌هاى اسرائیل در عراق چیست ، در سطور بعدى به آن اشاره خواهد شد ، اما آنچه در برنامه‌ها و استراتژى‌هاى نهفته است ، ستون اساسى هویت اصلى اسرائیل محسوب مى‌شود که رهبران و مقامات تل آویو بارها از آن تحت عنوان « اسرائیل بزرگ » نام برده‌اند .
البته در این خصوص در داخل اسرائیل نیز اختلاف نظر وجود دارد ، در حالى که برخى گروه‌هاى اسرائیلى خواهان تشکیل دولت اسرائیل از دریا تا رودخانه ( ساحل مدیترانه تا رود اردن ) هستند ، گروه‌هاى رادیکال ، خواستار تشکیل دولت اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات هستند و رنگ آبى بالا و پایین پرچم دولتشان را نشانه‌ى این امر مى‌دانند .
در همین راستا و پس از پایان جنگ در عراق « خاخام نحیماها هورى » فتوا داده بود که عراق بخشى از اسرائیل بزرگ است : سرزمین‌هاى غرب رود فرات بخشى از اسرائیل بزرگ است و سربازان یهودى باید به نشانه سپاسگزارى براى آزادسازى این سرزمین‌ها نماز شکر بخوانند » . (3)
واقعیت این است که اسرائیل به عراق به عنوان اسرائیل دوم نگاه مى‌کند و بر همین اساس است که آژانس یهود معتقد به بازگشت 125 یهودى عراقى الاصل به عراق است ، این یهودیان در اوایل دهه 50 ، عراق را به مقصد « تل آویو » ترک کرده‌اند . روزنامه فرامنطقه‌اى شرق الاوسط در این زمینه مى‌نویسد : « با اشغال عراق توسط آمریکا ، یهودیان عراقى تبار که به اسرائیل مهاجرت کرده بودند ، مانند خانواده‌هاى مشهورى چون « بن ساسون » و « بن نوح » ، درصدد خرید زمین و خانه‌هاى مسکونى در بغداد برآمدند » . (4)

جغرافیاى سیاسى اسرائیل در خاورمیانه

اسرائیل بین عرض‌هاى 5/29 تا 5/32 درجه و طول‌هاى شرقى 34 و 36 درجه ، در شرق نیمکره شمالى و جنوب غربى آسیا ، در منطقه میان آب و هواى استوایى قرار دارد (5) و جزء خاورمیانه عربى به شمار مى‌رود .
اسرائیل از شمال به جمهورى لبنان ، از شمال شرقى به سوریه ، از شرق به دریاچه بحرالمیت و اردن هاشمى ، از جنوب به شبه جزیره سینا ( مصر ) و از غرب به دریاى مدیترانه محدود شده است . به طور کلى اسرائیل به شش منطقه جغرافیایى تقسیم مى‌شود :
شهرهاى تل آویو ( مرکز صنعت ، احزاب سیاسى ، مرکز مالى و تجارى و پایتخت ) ، بیت المقدس ( بزرگ‌ترین شهر و مرکز سیاسى ) و حیفا از مهم‌ترین شهرهاى اسرائیل محسوب مى‌شود .
اما به رغم موقعیت جغرافیایى اسرائیل در قلب خاورمیانه ، بسیارى از اسرائیلى‌ها به طور کلى از اینکه به سرزمین خود در ابعاد سیاسى ، اقتصادى و یا فرهنگى به عنوان بخشى از خاورمیانه نگاه کنند ، تمایلى ندارند . این وضعیت اساسا ریشه در خصومت دیرینه‌ى دولت‌هاى عرب نسبت به اسرائیل دارد که آن رژیم را در محاصره خود دارند و از شناختن واقعیتى به نام اسرائیل احتراز مى‌جویند (6) ، به نحوى که بیش از پنج دهه از قضیه خصومت اعراب و اسرائیل که چهره‌ى غالب سیاست خاورمیانه بوده است ، مى‌گذرد . (7)
دولت یهود از زمان موجودیت خود در سال 1948 با جنگ عجین بوده و عملا از میان مناقشه سر برآورده است و به جز برخى موارد استثنا ، خصومت ذکر شده با اسرائیل تا زمان حاضر نیز تداوم یافته است . (8) اختلافات تاریخى ، مذهبى ، فرهنگى و زبانی بین اسرائیلیان و اعراب در دور ساختن اسرائیل از خاورمیانه نقش مهمى ایفا کرده که این جدایى بین اسرائیل و خاورمیانه توسط جامعه دانشگاهى اسرائیل نهادینه شده است .
بسیارى از کانون‌هاى اندیشه‌ ساز اسرائیلى که به امور خاورمیانه مى‌پردازند ، مطالعات اسرائیل را از دستور کار خود خارج کرده‌اند ، اما با وجود این گرایشات محافل دانشگاهى و غیره ، هنوز بسیارى از اسرائیلیان جدایى بین اسرائیل و خاورمیانه را غیرقابل توجیه مى‌دانند ، البته به رغم مستثنى کردن این کشور از خاورمیانه توسط دولت‌هاى عرب ، اسرائیل نقش مهمى در توازن و حفظ تمامیت خاورمیانه و سیستم‌هاى عربى ایفا کرده است . (9)
در هر صورت از نقطه نظر جغرافیایى جایگاه این کشور در خاورمیانه غیرقابل انکار بوده و هست ، اما وجود برخى مشکلات ناشى از منزوى بودن اسرائیل در درون سیستم خاورمیانه ، پیوندهای اقتصادی آن با اروپا و ایالات متحده و جهت گیری فرهنگی غربى ، تعریف جایگاه و نقش اسرائیل در خاورمیانه را تا حدى با مشکل مواجه ساخته ، اما آنچه مسلم است ، این که نقش اسرائیل در تحولات منطقه خاورمیانه غیرقابل انکار مى‌باشد .
انزواى اسرائیل از سال 1948 به بعد ، موجب شد تا رهبران این رژیم سیاست منطقه‌اى خود را به سمت بازیگران غیرعرب سوق دهند و در این خصوص با کشورهاى مسلمان غیرعرب مانند ترکیه و ایران ، کشورهاى مسیحى یا کشورهایى که داراى هویت مسیحى بودند ( اتیوپى و لبنان ) و اقلیت‌هاى قومى غیرعرب ( اکراد و ارامنه ) با هدف از بین بردن دیوار انزوا ارتباط برقرار کنند . (10)
گرچه روابط با برخى از اینها قبلا توسط آژانس یهود برقرار شده بود ، اما با این وجود از سال 1948 به بعد این روابط ، اهمیتى سیاسى یافت ، به طورى که پس از نبرد سوئز در سال 1956 ، اسرائیل تلاش کرد تا روابط خود با ترکیه ، ایران و اتیوپى را در قالب استراتژى جدید مستحکم نماید .
هدف این استراتژى ، مهار امواج ناصریسم در خاورمیانه بود ، زیرا تلاش جمال عبدالناصر براى اتحاد کشورهاى عرب و نیز همکارى با اتحاد شوروى به عنوان تهدیدى جدى علیه منافع دولت‌هاى غیرعرب پیرامون دیده شده بود .
اسرائیل ، ایران و ترکیه به ویژه در عرصه‌هاى اطلاعاتى و امنیتى با یکدیگر همکارى نمودند . با کم رنگ شدن تهدید ناصریسم ، ترکیه به سمت مرکز اصلى فعالیت خود یعنى در درون اروپا روى آورد . همکارى بین اسرائیل ، ایران و اتیوپى در طول دهه 60 و اوخر دهه 70 ادامه یافت ، اما همواره در معرض تبلیغات اعراب و مسلمانان متخاصم بود و این روابط هرگز به طور رسمى نهادینه نشد .
پیروزى انقلاب اسلامى در سال 1357 در ایران و رشد نفوذ شوروى در اتیوپى در طول دهه 70 این دو ستون مهم سیاست منطقه‌اى اسرائیل را فرو ریخت . (11)
تحولات بعد از انقلاب اسلامى در خاورمیانه ، به طور مستقیم و غیرمستقیم در جهت حفظ منافع اسرائیل بود و در این راه ، ایالات متحده آمریکا نیر حمایت خود را از این رژیم ، به عنوان یکى از ستون‌هاى مهم منطقه‌اى دریغ نکرد . فرایند صلح خاورمیانه و حمایت بى‌چون و چراى واشنگتن از تسلیحات غیرمتعارف اسرائیل همگى مؤید این امر است .
نکته بسیار اساسى در مورد اسرائیل ، حضور این رژیم در سیستم سیاسى ، اقتصادى و فرهنگى خاورمیانه است ، مسئله‌اى که ذهن بسیاری از دولتمردان و رهبران خاورمیانه را به خود مشغول کرده است .
به طور کلى دو دیدگاه در خصوص وضعیت آتى اسرائیل در منطقه خاورمیانه وجود دارد :
اول ، تفوق نظامى خود را به هژمونى سیاسى و اقتصادى تبدیل کند .
بر طبق این سناریو ، اسرائیل که تاکنون از تفوق نظامى برخوردار بوده ( از نظر سلاح‌هاى هسته‌اى و متعارف ) سعى خواهد کرد تا براى اعمال قدرت مؤثر در خاورمیانه جهت تأمین سیطره ی منطقه‌اى سود جوید .
دوم ، اسرائیل ممکن است به عنوان دولت برتر در منطقه عمل کند که بر طبق این سناریو ، به عنوان یک محور در سیستمى از شبکه‌هاى اقتصادى ، دفاعى و ارتباطاتى بین خاورمیانه و غرب عمل مى‌نماید .
در هر دو صورت ، ادغام اسرائیل در درون سیستم خاورمیانه موجب تغییرات اساسى در موقعیت منطقه‌اى و نقش سنتى این رژیم در سیستم مى‌شود .
نکته اساسى اینکه مشارکت اقتصادى ، سیاسى و استراتژیک اسرائیل با منطقه الزاما به معناى همگرایى فرهنگى آن نیست . هم شهروندان و هم همسایگان اسرائیل به این رژیم همچنان به عنوان بخشى از تمدن غربى نگاه مى‌کنند . بنابراین تمامى تلاش‌هاى منطقه‌اى قطعا هماهنگ با منافع اقتصادى و سیاسى است تا تشابه‌هاى فرهنگى و ایدئولوژیکى . (12)

اسرائیل در خاورمیانه جدید ؛ نگاه شیمون پرز

اندیشه خاورمیانه جدید در مفهوم امروزى آن براى نخستین بار از سوى برنارد لوئیس در پاییز سال 1992 در مقاله‌اى تحت عنوان اندیشه دوباره خاورمیانه در مجله امور خارجى مطرح شد .
نویسنده در این مقاله عنوان کرد که در دهه‌ى 90 و پس از خاتمه‌ى جنگ خلیج فارس ، فروپاشى اتحاد شوروى سابق ، خاتمه جنگ سرد و تشکیل کشورهاى تازه استقلال یافته ، دگرگونى‌هاى اساسى در مفهوم خاورمیانه ایجاد شده است .
پس از وى ، شیمون پرز در سال 1993 کتاب خاورمیانه جدید را منتشر ساخت که در آن دیدگاه جامعى از آرمان‌ها و اهداف اسرائیل را براى آینده منطقه خاورمیانه مطرح نمود که به تفصیل عبارت‌اند از : (13)
1) از اهداف مهم اندیشه خاورمیانه جدید ، دستیابى اسرائیل به همزیستى مسالمت‌آمیز با همسایگان عرب است . اسرائیل بر این باور است که در مقطع زمانى کنونى ، چنانچه بخواهد امنیت خود را تضمین نماید ، باید در پى ایجاد همزیستى مسالمت‌آمیز با کشورهاى عرب و سایر کشورهاى جهان باشد . (14)
2) از طرف دیگر در تفکر خاورمیانه جدید این کشور باید به روابط اقتصادى بیش از توسعه مناسبات سیاسى اهمیت دهد . این بدان معناست که اسرائیل به عنوان هم پیمان استراتژیک آمریکا در شرایط نوینى که در جهان پس از فروپاشى کمونیسم پیش آمده ، باید بکوشد تا در بازارهاى اقتصادى کشورهاى خاورمیانه به گونه‌اى مشارکت نماید ، البته هدف اسرائیل تنها همکارى اقتصادى با کشورهاى عرب خاورمیانه نیست بلکه خواهان همکارى و ممزوج شدن در اقتصاد منطقه‌ى بزرگ خاورمیانه است (15) و تاکنون نیز ترتیبات و نفوز اقتصادى اسرائیل در منطقه‌ى خاورمیانه به گونه‌اى بوده که بسیارى از کشورها خواسته یا ناخواسته به این سلطه تن درداده‌اند . (16)
شیمون پرز در کتاب خود امضاى توافقات صلح با اعراب ، صلح میان اردن و اسرائیل ، مذاکرات صلح اسلو و گفت و گوهاى وادى عرب ( که نهایتا به توافق میان اسرائیل با اردن و فلسطینى‌ها منجر شد ) موافقتنامه‌هاى اقتصادى دو جانبه و تصمیمات سران کشورهاى عرب و اسرائیل در کنفرانس‌هاى اقتصادى خاورمیانه را همگى گام‌هایى براى پیروزى در اندیشه‌ى ایجاد خاورمیانه جدید بر مى‌شمارد .
پرز معتقد است که براى سامان دادن به چنین اندیشه‌اى باید تمامى آرمان‌ها و باورهاى مذهبى را به کنارى نهاد و با ایجاد مؤسسات جدید و اجراى طرح‌هاى دو جانبه یا چند جانبه ، اتحادیه منطقه‌اى جدیدى را براى خاورمیانه ترسیم کرد و در این رابطه ایالات متحده در اجراى دکترین نظم بین المللى جایگاه ویژه‌اى را براى اسرائیل در نظر گرفته که آن عبور از گذرگاه اسرائیل به سوى آمریکاست . (17)
اسرائیل با برخوردارى از ساختار و زیربناى اقتصادى پیشرفته و برترى نسبت به کشورهاى عرب و غیرعرب در زمینه‌هاى صنعت و کشاورزى و ارتباط با اقتصاد جهانى به ویژه با آمریکا و سرمایه‌ داران یهودى ، سازمان‌هاى بازرگانى و وسایل تبلیغاتى ، دست برتر را در تعاملات اقتصادى منطقه در بستر خاورمیانه جدید داراست .
در واقع از اهداف اسرائیل در نظام خاورمیانه جدید ، گسترش و توسعه داد و ستدهاى تجارى و بازرگانى با کشورهاى منطقه با هدف سلطه اقتصادى است تا در نظر اقتصادى مفهوم اسرائیل بزرگ (18) و اندیشه‌ى نیل تا فرات تحقق یابد .
به نظر مى‌رسد در خاورمیانه جدید ، اسرائیل در پى آن است تا شریان‌هاى حیات اقتصادى اعراب ، آب ، نفت ، فرهنگ و جهانگردى را به اقتصاد خود پیوند زند و در این راستا با توجه به ظرفیت‌هاى منطقه‌ى خاورمیانه این رژیم در محورهاى جهانگردى ، منابع آب منطقه و هژمونى فرهنگى اهداف و نیات خاصى را دنبال مى‌کند .

پی نوشت:

1. دارای مدرک کارشناسی ارشد در مطالعات منطقه ای و معاون اجرایی موسسه تهران
2. http://www.radis.org, 24 April 2003
3.http://www.iran.ir, 15 April 2003
4. http://www.asharqalawsat.com. 13 June 2003
5. آلاسدیر درایدال ، « جغرافیاى سیاسى خاورمیانه و شمال آفریقا » ، ص 24 .
6. Elie Podeh, Rethinking Israel in the Middle East, Israel Affairs, Vol. 3, No.394, Spring Summer 1997, p.280

رژیم صهیونیستی 25 سال آینده را نخواهد دید

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم:

رژیم صهیونیستی 25 سال آینده را نخواهد دید

هزاران نفر از اقشار مختلف مردم پیش از ظهر امروز، با حضور در حسینیه‌ امام خمینی با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب دیدار کردند.

به گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار پرشور هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، با هشدار درباره تلاش های فریب کارانه آمریکا برای نفوذ از برخی روزنه ها، «اقتصاد قوی و مقاوم»، «توسعه روزافزون علم» و «حفظ و تقویت روحیه انقلابی گری بخصوص در جوانان» را سه عامل مقابله مقتدرانه با دشمنی های پایان ناپذیر شیطان بزرگ اعلام کردند و با بیان برخی نکات درباره انتخابات اسفند 94، افزودند: نتیجه هر انتخابات نیز مانند تک تک آرای مردم، حق الناس است و با همه وجود، از این حق ملت، دفاع خواهد شد.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به ایام پربرکت ماه ذیقعده و لزوم بهره مندی از این فرصتهای گرانبها، ماه شهریور را نیز حاوی خاطراتی پرمعنا خواندند و خاطرنشان کردند: در همه حوادث این ماه از جمله کشتار مردم بیگناه به دست رژیم پهلوی در 17 شهریور 57، شهادت رئیس جمهور و نخست وزیر کشور در 8 شهریور 60، ترور شهید آیت الله قدوسی و شهید آیت الله مدنی در همین ماه و حمله صدام به ایران در 29 شهریور 59، ردپای مستقیم یا غیرمستقیم امریکا مشاهده می شود.

ایشان با ابراز نگرانی از فراموش شدن تدریجی این خاطرات تأمل برانگیز به ویژه در ذهن جوانان کشور، از کم کاری دستگاههای مسئول در این زمینه انتقاد کردند و افزودند: اینگونه حوادث عبرت آموز نباید در حافظه تاریخی ملت کمرنگ شود، چرا که اگر نسل جوان از شناخت و ریشه یابی اینگونه خاطرات تاریخی و ملّی، بازماند در شناخت راهِ حال و آینده کشور دچار خطا خواهد شد.

حضرت آیت الله خامنه ای با بازخوانی برخی نشانه ها از حاکمیت مطلق آمریکایی ها در دوران رژیم پهلوی خاطرنشان کردند: همه ارکان حکومت طاغوت از جمله هیأت دولت و شخص شاه تابع آمریکا بودند و مقامات آمریکایی از طریق دست نشاندگان خود همچون فرعون بر ملت مظلوم ایران حکومت می کردند، اما امام بزرگوار همچون موسای زمان، به پشتوانه ملت، آن بساط را از این سرزمین کهن، برچید.

رهبر انقلاب، پایان یافتن منافع نامشروع آمریکایی ها در ایران را علت اصلی کینه ورزی و دشمنی پایان ناپذیر آنها با جمهوری اسلامی و ملت ایران برشمردند.

حضرت آیت الله خامنه ای، اقدام تاریخی امام خمینی در دادن لقب «شیطان بزرگ» به امریکا را، حرکتی بسیار پرمغز برشمردند و افزودند: رئیس همه شیطانهای عالم، ابلیس است، اما ابلیس کارش فقط اغوا و فریب است در حالیکه آمریکا هم اغوا می کند، هم کشتار هم تحریم و هم فریب و ریاکاری.

رژیم صهیونیستی 25 سال آینده را نخواهد دید/ در عرصه‌های دیگر اجازه‌ مذاکره با آمریکا ندادیم


رهبر انقلاب با انتقاد شدید از کسانی که سعی می کنند چهره بدتر از ابلیسِ آمریکا را فرشته نجات جلوه دهند گفتند: دین و انقلابی گری به کنار، وفاداری به مصالح کشور و عقل چه می شود؟ کدام عقل و وجدان اجازه می دهد ما جنایتکاری مانند آمریکا را بزک کنیم و دوست و مورد اعتماد جلوه دهیم؟

ایشان با هشدار درباره سیاستها و روشهای نفوذ آمریکا افزودند: شیطانی را که ملت از در بیرون کردند در صدد است از پنجره برگردد و ما نباید اجازه این کار را بدهیم.

رهبر انقلاب دشمنی آمریکایی ها را با ملّت ایران، پایان ناپذیر خواندند و به عنوان نمونه خاطرنشان کردند: در همین روزهای بعد از برجام و توافقی که هنوز سرنوشتش در ایران و آمریکا درست معلوم نیست، آمریکایی ها در کنگره مشغول توطئه و طراحی مصوبه ای برای مشکل تراشی علیه ایران هستند.

ایشان تنها راه پایان یافتن توطئه های آمریکایی ها را، اقتدار ملی ایرانیان خواندند و افزودند: باید به گونه ای قوی شویم که شیطان بزرگ از نتیجه بخشی دشمنی های خود مأیوس شود.

رهبر انقلاب در تبیین راههای دستیابی به اقتدار ملی بر سه نکته تأکید کردند: «اقتصاد قوی و مقاوم»، «علم پیشرفته و روزافزون» و «حفظ و تقویت روحیه انقلابی گری به خصوص در جوانان».

ایشان درباره نکته اول افزودند: اقتصاد قوی و مقاوم، از طریق اجرای عینی و بدون تأخیر سیاستهای ابلاغ شده اقتصاد مقاومتی امکان پذیر می شود که البته دولت کارهایی هم در دست اجرا دارد.

رهبر انقلاب توسعه علمی و حفظ شتاب پیشرفت علمی را نیز مهم دانستند و افزودند: تقویت روحیه انقلابی و ایستادگی در مردم، از بهترین راههای تقویت درونی است و مسئولان باید جوانان انقلابی را گرامی بدارند.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تلاش دشمن برای لاابالی و بی تفاوت کردن جوانان افزودند: آنها می خواهند روحیه حماسی و انقلابی را در جوانان بُکُشند و در داخل نیز عده ای مدام جوانان حزب اللهی را با تعابیری نظیر افراطی می کوبند که این کار بسیار غلط است.

رهبر انقلاب پس از تبیین راههای دست یابی به اقتدار روزافزون و مأیوس کردن دشمنان افزودند: امریکایی ها، اکنون با نوعی تقسیم وظایف، با ایران، دوگانه رفتار می کنند برخی لبخند می زنند و برخی در حال تهیه مصوبه علیه ایران هستند.

ایشان تلاش امریکایی ها برای مذاکره با ایران را بهانه ای برای نفوذ و تحمیل خواسته های کاخ سفید خواندند و تأکید کردند: ما فقط در قضیه هسته ای آنهم به دلایل مشخص و اعلام شده اجازه مذاکره دادیم که بحمدالله مذاکره کنندگان نیز در این عرصه خوب ظاهر شدند اما در زمینه های دیگر با امریکا مذاکره ای نمی کنیم.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: البته ما با همه کشورها به جز شیطان بزرگ در سطوح مختلف «دولتی، اقوام و ادیان»، اهل مذاکره و تفاهم هستیم.
رژیم صهیونیستی 25 سال آینده را نخواهد دید/ در عرصه‌های دیگر اجازه‌ مذاکره با آمریکا ندادیم


ایشان همچنین با اشاره به جعلی بودن دولت صهیونیستی افزودند: برخی صهیونیستها گفته اند با توجه به نتایج مذاکرات هسته ای، 25 سال از دغدغه ایران آسوده شده ایم اما ما به آنها می گوییم شما 25 سال آینده را، اصولاً نخواهید دید و به فضل الهی، چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.

رهبر انقلاب تأکید کردند: در همین مدت نیز روحیه اسلامی مبارز، حِماسی و جهادی، صهیونیستها را راحت نخواهد گذاشت.

حضرت آیت الله خامنه ای در بخش پایانی سخنانشان به بیان نکاتی مهم درباره انتخابات اسفند 94 پرداختند.

ایشان با انتقاد از کسانی که از یک سال و نیم قبل درصدد انتخاباتی کردن فضای کشور برآمده اند گفتند: این موضوع به مصلحت کشور نیست، زیرا وقتی فضای رقابت و تعارضات انتخاباتی اصل می شود، مسائل اصلی به حاشیه می رود و این به نفع مردم و کشور نیست اما اکنون زمان طرح برخی نکات انتخاباتی فرا رسیده است.

رهبر انقلاب، مسئله انتخابات را بسیار مهم و مظهر حضور و اعتماد مردم و نماد مردم سالاری دینی و واقعی در ایران خواندند.

ایشان افزودند: به دلیل همین اهمیت بی بدیل، برگزاری انتخابات در ایران در 37 سال گذشته، به هیچ علتی و در هر شرایط سخت و دشوار، حتی یک روز به تأخیر نیفتاده است البته برخی سیاست بازان در مقاطعی در این زمینه تلاش کردند اما جلوی آنها گرفته شد.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تبلیغات بی وقفه امریکا و عواملش ضد انتخابات در ایران خاطرنشان کردند:  آنها در همه دوران رژیم طاغوت حتی یک بار به انتخابات فرمایشی و نمایشی، اعتراض نکردند و اکنون هم به رژیم های دیکتاتور و وراثتی منطقه، هیچ اعتراضی نمی کنند اما ایران را با وجود دهها انتخابات کاملاً مردمی و واقعی، مدام در معرض تبلیغات منفی قرار می دهند.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر سالم بودن همه انتخابات 37 سال گذشته افزودند: انتخابات در ایران، با معیارهای متعارف بین المللی نیز از سالم ترین و بهترین انتخابات است اما متأسفانه عده ای در داخل در اقدامی غلط در سلامت انتخابات خدشه می کنند و حتی از قبل از انتخابات از تقلب و دغدغه ناسالم بودن انتخابات حرف می زنند.

رهبر انقلاب حضور پرشور ملت در همه انتخابات 3 دهه اخیر را نشانه اعتماد به نظام دانستند و افزودند: چرا عده ای با طرح دغدغه های دروغین و مباداگویی های بی مبنا، این اعتماد را خدشه دار می کنند؟

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: بدیهی است که در موضوع سلامت انتخابات مراقبتهای شدیدی به عمل می آید و به کسی اجازه چنین کارهایی داده نمی شود پس تکرار این حرفها با چه هدفی صورت می گیرد؟

ایشان در بحث مراقبت از سلامت انتخابات، به نقش قانونی و مؤثر شورای نگهبان اشاره کردند و افزودند: از بزرگترین برکات شورای نگهبان این است که مراقب هر گونه خطا و اشتباه است که البته دستگاههای دیگر هم در این زمینه، فعال هستند.

رهبر انقلاب در تبیین سلامت انتخابات پس از انقلاب خاطرنشان کردند: البته در برخی انتخابات گزارشهایی در مورد اشکال در انتخابات وجود داشت که دستور بررسی دقیق داده و معلوم شد آنگونه نبوده است، ضمن اینکه گاه در گوشه و کنار، مشکلاتی و تخلفاتی نیز وجود داشته اما هیچکدام در نتیجه انتخابات مؤثر نبوده است.

رهبر انقلاب، رأی مردم را به معنای واقعی کلمه «حق الناس» خواندند و تأکید کردند: مراقبت از رأی هر ایرانی، «واجب شرعی و اسلامی» است و هیچ کس حق ندارد در این امانت خیانت کند ضمن اینکه «نتیجه آرای» مردم نیز مظهر کامل حق الناس است و همه باید در مراقبت و دفاع از آن تلاش کنند.

رهبر انقلاب ایستادگی در مقابل اصرار عده ای برای باطل اعلام شدن نتیجه انتخابات 88 را نمونه ای از صیانت از نتایج آرای ملت و دفاع از حق الناس برشمردند و افزودند: 40 میلیون نفر با حضور پرشور، به میدان آمدند، نتیجه انتخابات نیز هرچه بود ما بطور کامل از آن دفاع می کردیم، همچنانکه در همه انتخابات دیگر نیز پشت نتایج آرای ملت هرچه باشد می ایستم و اجازه خدشه در آن را نمی دهم.

رژیم صهیونیستی 25 سال آینده را نخواهد دید/ در عرصه‌های دیگر اجازه‌ مذاکره با آمریکا ندادیم


رهبر انقلاب با اشاره به حرفهای بی منطقی که در باب انتخابات درباره وزارت کشور و شورای نگهبان زده می شود تأکید کردند: شورای نگهبان چشم بینای نظام در انتخابات است و در همه دنیا، چنین نهادی با اسم ها و عناوین متفاوت وجود دارد.

ایشان افزودند: نظارت شورای نگهبان در انتخابات، استصوابی و مؤثر است و این نظارت بخشی از همان حق الناس است و باید آن را رعایت و حفظ کرد.

رهبر انقلاب با تأکید بر ضرورت احراز صلاحیتها در انتخابات افزودند: شورای نگهبان مراقبت می کند که اگر به علت برخی کوتاهی ها، افراد بی صلاحیت، به عنوان نامزد وارد عرصه انتخابات شدند، جلویش را بگیرد و این حق قانونی، منطقی و عقلی شورا است.

حضرت آیت الله خامنه ای حضور پرشور مردم در انتخابات را ضامن حفظ کشور خواندند و افزودند: جمهوری اسلامی به شرط وحدت و انسجام ملت و پرهیز از دو دستگی، بدون تردید شامل نصرت الهی شده و بر همه دشمنان پیروز خواهد شد.

فراخوان جشنواره بین المللی "ساعت شنی"


اولین جشنواره بین المللی "ساعت شنی"، این رویداد بین المللی به همت سازمان فضای مجازی سراج، با اهداف جریان سازی و تولید محتوا برای فضای مجازی مرتبط با فروپاشی رژیم صهیونیستی، تروریسم دولتی اسرائیل، قدس به منزله مسئله اول جهان اسلام و حمایت از مردم مظلوم فلسطین از 1 بهمن لغایت 1 اردیبهشت برگزار می‌شود.

به گزارش خبرنگار دانشجویی و فرهنگی به نقل از معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه امام صادق(ع)؛ اولین جشنواره بین المللی "ساعت شنی"، این رویداد بین المللی به همت سازمان فضای مجازی سراج، با اهداف جریان سازی و تولید محتوا برای فضای مجازی مرتبط با فروپاشی رژیم صهیونیستی، تروریسم دولتی اسرائیل، قدس به منزله مسئله اول جهان اسلام و حمایت از مردم مظلوم فلسطین از 1 بهمن لغایت 1 اردیبهشت برگزار می‌شود.

 

 جشنواره بین المللی "ساعت شنی" با تکیه بر تولیدات فعالین فضای مجازی، قصد دارد تا نهضت توجه به فرمایشان رهبر معظم انقلاب درخصوص فروپاشی رژیم صهیونیستی تا پیش از 25 سال آینده و توجه به مسئله قدس به منزله مسئله اول جهان اسلام و حمایت از مردم مظلوم فلسطین را به عنوان یکی از راهبردی ترین شعارهای جمهوری اسلامی ایران ترویج نماید.
علاقمندان می توانند به منظور ارسال آثار و دسترسی به فراخوان این جشنواره به وب سایت www.israelhourglass.com مراجعه نمایند. شرکت‌ کنندگان در جشنواره تا 1 اردیبهشت سال 97 مهلت دارند تا آثار خود را به دبیرخانه جشنواره ارسال نمایند.


بخش های جشنواره:

  • بخش های اصلی:

تولیدات صوتی و تصویری (متناسب با شبکه های اجتماعی): مستند کوتاه / نماهنگ / پادکست صوتی / کلیپ
طراحی و گرافیک: اینفوگرافی / پوشتر / تصویرسازی / کمیک استریپ / کاریکاتور
نرم افزارهای تلفن همراه
بازی (تلفن همراه یا فلش)
رسانه های اینترنتی: پایگاه های اینترنتی / شبکه های اجتماعی داخلی و خارجی
پویانمایی
موشن گرافیک

  • بخش ویژه:

رویدارهای رقابتی 72 ساعته (Start Up)

 

موضوعات جشنواره:

  • چرا مرگ بر اسرائیل؟
  • رژیم اشغالگر قدس و حقوق بشر
  • رژیم اشغالگر قدس و ظلم
  • نحوه شکل گیری رژیم اشغالگر قدس
  • رژیم اشغالگر قدس و اسلام هراسی
  • رژیم اشغالگر قدس و تروریسم پروری
  • رژیم اشغالگر قدس کودک کش
  • رژیم اشغالگر قدس 25 سال آینده را نخوهد دید
  • اسرائیل غده سرطانی
  • اسرائیل رژیم جعلی نژادپرست و استعماری

 

موج چهارم اسلام ستیزی در راه است


مصاحبه با مدیر موسسه فرهنگی آرماگدون
مدیر موسسه فرهنگی آرماگدون با اشاره به فراخوان یک کشیش صهیونیستی در آمریکا، برای آتش زدن «قرآن» در سالروز رویداد ۱۱ سپتامبر در ایالت فلوریدای آمریکا (۲۰ شهریور ماه جاری) گفت: بر اساس پژوهش های انجام شده توسط موسسه فرهنگی آرماگدون موج چهارم اسلام ستیزی در راه است.
پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۸۹ ساعت ۱۸:۰۰
کد مطلب: 1
«علی صابونچی» در گفتگویی اختصاصی با خبرنگار بخش اجتماعی آینده روشن اظهار داشت: یکی از موضوع های اصلی که موسسه آرماگدون به آن می پردازد، مساله مبارزه با اسلام ستیزی است و در ۳۰ سال اخیر تاکنون سه موج اسلام ستیزی از سوی دولت های استعمارگر و سلطه گر که سرآمد همه آنان رژیم صهیونیسیتی و اشغالگر قدس می باشد، صورت گرفته است.

وی خاطرنشان کرد: نخستین موج اسلام ستیزی از اواخر دهه ۷۰ میلادی همزمان با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران اتفاق افتاد؛ زمانی که یک بیداری و هوشیاری اسلامی در همه کشورهای اسلامی روی داد و مسلمان ها به فکر بازیابی خود افتادند و طبیعی بود که دولت های استعمارگر از این پدیده خشنود نباشند.

صابونچی با بیان اینکه اولین موج اسلام ستیزی با برگزاری همایشی در تل آویو در اوایل دهه ۸۰ میلادی با عنوان «بررسی دلایل پیروزی انقلاب اسلامی ایران و انقلاب های شیعی» شروع شد، گفت: در این همایش دلایل پیروزی انقلاب اسلامی ایران و انقلاب های شیعی را مورد بحث و بررسی قرار دادند و در همایش مذکور دو دلیل عمده را برای پیروزی این انقلاب ها بیان کردند؛
” «اسلام هراسی» شاخه ای از «اسلام ستیزی» است یعنی یکی از روش های اسلام ستیزی، اسلام هراسی است “
یکی نگاه شهادت طلبی که برگرفته از قیام امام حسین(ع) در کربلاست که به «نگاه سرخ» تفسیر شده و دیگری مساله انتظار منجی آخرالزمان حضرت مهدی موعود(عج) است که به «نگاه سبز» تفسیر شده است.

وی افزود: برداشت صهیونیست ها این بود که اگر این دو موضوع را از شیعه بگیرند، جلوی همه گیر شدن اسلام را در جهان می توانند بگیرند، از اینرو در این زمینه
بحث های مختلفی را مطرح کردند و از راه های گوناگون همچون انتشار فیلم و کتاب و بهره گیری از رسانه های مختلف با تبلیغات وسیع درصدد تخریب این دو نگاه شیعی در سطح جهانی پرداختند.

صابونچی ادامه داد: مهم ترین ابزار آنان نیز رسانه و جنگ نرم بود که از این طریق تلاش کردند که این دو نگاه شیعه را سیاه نمایی کنند و از جمله کارهای انجام شده انتشار کتاب آیات شیطانی نوشته سلمان رشدی است که توسط دولت های غربی مورد حمایت بسیاری قرار گرفت.

وی با بیان اینکه نظریه پردازان آمریکایی نیز با ارایه نظریه هایی درصدد تقابل با اسلام برآمدند، گفت: بحث نظریه برخورد تمدن ها در سال ۱۹۹۲ میلادی توسط سامویل هانتینگتون (Samuel P. Huntington) نظریه پرداز و کارشناس علوم سیاسی آمریکا مطرح شد و او بحث برخورد تمدن اسلامی با تمدن غرب را مدنظر داشت و غربیان معتقدند که برخورد این دو تمدن خونین خواهد بود.

صابونچی افزود: همچنین «یوشی‌هیرو فرنسیس فوکویاما» (Yoshihiro Francis Fukuyama) ، نظریه پرداز آمریکایی در مصاحبه ای با روزنامه گاردین انگلستان گفته بود: «اسلام تنها نظام فرهنگی است که مدرنیته غربی را تهدید می کند».

صابونچی گفت: موج
” موج سوم اسلام ستیزی در جهان، بعد از ناکامی آمریکا در عراق روی داد و این موج با دو حرکت در سطح جهان شناخته می شود؛ یکی انتشار کاریکاتورهای موهن درباره پیامبرگرامی اسلام(ص) توسط کاریکاتوریست دانمارکی و دیگری ساخت فیلمی ضد اسلام توسط یکی از نمایندگان مجلس هلند است “
دوم اسلام ستیزی بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ میلادی (اصابت دو فروند هواپیما به برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی واقع در شهر نیویورک آمریکا) با حمله به کشورهای اسلامی افغانستان و عراق روی داد.

وی گفت: «اسلام هراسی» شاخه ای از «اسلام ستیزی» است یعنی یکی از روش های اسلام ستیزی، اسلام هراسی است؛ البته استعمارگران راه های دیگری نیز علاوه بر اسلام ستیزی مانند حمله نظامی به کشورها، تبلیغات رسانه ای و ... دارند.

وی ادامه داد: از جمله موارد دیگر درباره
اسلام ستیزی غرب می توان به ادعای جرج دبلیو بوش، رییس جمهور سابق آمریکا اشاره کرد، مبنی بر شروع جنگ دوم صلیبی در دنیا که این سخن بیانگر جنگ طلبی آمریکاست.

وی معرفی کردن ایران بعنوان محور شرارت از سوی دولت های استعمارگر را یکی دیگر از موارد اسلام ستیزی دانست و گفت: امروزه بحث اسلام ستیزی در غرب فراگیر شده است و کتاب ها، فیلم ها، نماآهنگ ها و ... مختلفی در جهان تولید و منتشر می شود تا اسلام را دینی خشن معرفی کنند؛ همچون کتابی که یک کشیش صهیونیستی منتشر کرد و در آن مدعی شد که «خدا به آمریکا ماموریت داده است که اسلام را شکست دهد!»

صابونچی گفت: موج سوم اسلام ستیزی در جهان، بعد از ناکامی آمریکا در عراق روی داد و این موج با دو حرکت در سطح جهان شناخته می شود؛ یکی انتشار کاریکاتورهای موهن درباره پیامبرگرامی اسلام(ص) توسط کاریکاتوریست دانمارکی و دیگری ساخت فیلمی ضد اسلام توسط یکی از نمایندگان مجلس هلند است.

وی تاکید کرد: این دو حرکت باعث شد یک خیزش در جهان اسلام میان مسلمان ها روی دهد.

صابونچی گفت: یکی از مسایلی که در حرکت های اسلام ستیزی در جهان فراموش شده، نقش رژیم اشغالگر قدس است که در مسایل مربوط به موج اول و دوم اسلام ستیزی در دنیا به آن اشاره شد.

وی افزود: از جمله اتفاقات مطرح آن زمان می توان به پیروزی حزب الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه مقابل اسراییل جنایتکار اشاره کرد.

وی گفت: از یک سال قبل از پیروزی حماس در فلسطین موسسه فرهنگی آرماگدون این پیش بینی را کرده بود که در دو سال آینده با یک حرکت جدید اسلام ستیزی (موج چهارم) در جهان مواجه خواهیم شد، (زمانی که اسراییل در منطقه دچار شکست شده بود).

صابونچی افزود: از ابتدای سال ۱۳۸۸ هجری شمسی تاکنون موسسه آرماگدون اقدام به جمع آوری و تهیه بانک اخبار پیرامون مساله اسلام ستیزی در جهان کرده است و به این نتیجه
” موج دوم اسلام ستیزی بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ میلادی (اصابت دو فروند هواپیما به برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی واقع در شهر نیویورک آمریکا) با حمله به کشورهای اسلامی افغانستان و عراق روی داد “
رسیده ایم که تا پایان سال ۲۰۱۰ میلادی (سال جاری) به احتمال زیاد شاهد آغاز موج چهارم اسلام ستیزی در جهان باشیم.

وی گفت: از جمله شواهد در این زمینه می توان به ممنوعیت ساخت مناره مساجد در سوییس که در ظاهر با انجام یک همه پرسی به آن رنگ مردمی دادند
و یا بحث ممنوعیت حجاب در کشور فرانسه اشاره کرد.

وی افزود: شاهد مثال دیگر که خوشبختانه جلوی آن گرفته شد، جلوگیری از تخریب مسجد شیعیان در کشور جمهوری آذربایجان است.

وی ادامه داد: از موارد دیگر می توان به ساخت کاباره ای در اسپانیا به شکل مسجد با نام «مکه» و یا ساخت بازی های رایانه ای با نمادهای اسلامی که به طور غیرمستقیم اسلام را دینی خشن و تروریست معرفی می کنند، اشاره کرد.

صابونچی گفت: راه اندازی شبکه های مختلف ماهواره ای توسط وهابی ها و نیز غیرمسلمانان برای ترویج تفکرات انحرافی در اسلام نمونه های دیگری از این دست است.

وی اظهار داشت: حلقه گمشده در این جریان، رژیم اشغالگر قدس است که با حمله نظامیان اسراییل به ناوگان کاروان آزادی غزه ردپای آنان را در این قضیه مشاهده کرد.

مدیر موسسه فرهنگی آرماگدون گفت: اتفاقاتی که باعث شد تا ما این قضیه را با حساسیت بیشتری دنبال کنیم، بحث فراخوان یک کشیش صهیونیستی به نام تری جونز (Terry Goens) ، که سرپرست کلیسایی در ایالت فلوریدای آمریکاست و پیش از این نیز کتابی ضد اسلامی نوشته است، می باشد که طی اطلاعیه ای که در شبکه های خبری آمریکا از جمله فاکس نیوز پوشش داده شده، از هواداران خود خواسته است که به مناسبت نهمین سالگرد حادثه یازده سپتامبر با تجمع در محلی کتاب آسمانی دین اسلام یعنی «قرآن کریم» را آتش بزنند که این امر واکنش کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان را به همراه داشت و ظاهرا این فرد از تصمیم خود عقب نشینی کرده است.

وی با اشاره به تحلیل های مختلفی که در این رابطه وجود دارد، گفت: از جمله تحلیل های مطرح این است که آمریکا بعد از خروج از عراق برای فرافکنی و انحراف افکار عمومی از مساله عراق با انتشار این خبر می خواهد اذهان مردم را از موضوع عراق منحرف سازد.

وی افزود: تحلیل دیگر نیز
” در همایش مذکور دو دلیل عمده را برای پیروزی این انقلاب ها بیان کردند؛ یکی نگاه شهادت طلبی که برگرفته از قیام امام حسین(ع) در کربلاست که به «نگاه سرخ» تفسیر شده و دیگری مساله انتظار منجی آخرالزمان حضرت مهدی موعود(عج) است که به «نگاه سبز» تفسیر شده است “
منحرف کردن افکار عمومی جهان بویژه مردم آمریکا از دنبال کردن مساله شناسایی مسببان اصلی حادثه ۱۱ سپتامبر است، مانند این قضیه که دست داشتن صهیونیست
ها در این جریان و شبهات بوجود آمده پیرامون آن می باشد.

صابونچی ادامه داد: تحلیل سوم درباره این قضیه تحلیلی است که پژوهشگران موسسه فرهنگی آرماگدون به آن رسیده اند و آن موج چهارم اسلام ستیزی در جهان است که پیش بینی می کنیم این مساله تا پایان سال میلادی جاری رخ دهد و اگر قضیه قرآن سوزی در سالروز حادثه یازده سپتامبر در آمریکا روی دهد، این امر می تواند شروع کننده موج چهارم اسلام ستیزی در دنیا باشد.

وی خاطرنشان کرد: البته دولت های غربی همیشه پیش از انجام هر کاری، حرکتی را انجام می دهند تا بازخورد های آن را در جامعه بررسی کنند و اگر هزینه آن برایشان کم باشد، آن کار را انجام می دهند؛ و این اقدام کشیش مذکور نیز در راستای سنجش افکار عمومی و مسلمانان جهان در آستانه عید سعید فطر می باشد.

صابونچی افزود: بعنوان مثال در ۲۱ آگوست ۱۹۶۹ میلادی (مصادف با ۳۰ مرداد ۱۳۴۸) «دنیس روهان» یک صهیونیست استرالیایی تبار؛ مسجد القصی (این مسجد، در بخش شرقی شهر بیت‌المقدس (اورشلیم) درکشور فلسطین قرار دارد)، را به آتش کشید و در ابتدا «گلدن مایر» نخست وزیر وقت رژیم اشغالگر قدس؛ «موشه دایان» وزیر وقت دفاع اسراییل را توبیخ کرد که چرا اجازه انجام این کار را داده است و این عمل خشم مسلمانان جهان را برمی انگیزد؛ اما بعد از مدتی که واکنش جدی از سوی مسلمانان مشاهده نمی کند به وزیر دفاعش می گوید اگر می دانستم که مسلمانان و کشورهای اسلامی دراین باره سکوت می کنند از تو می خواستم تا مسجد القصی را خراب کنی!

وی با بیان این رویداد تاریخی افزود: جریان اخیر کلیسای ایالت فلوریدای آمریکا نیز یکی از حرکت های اسلام ستیزی و برای سنجش میزان حساسیت مسلمانان و کشورهای اسلامی است.

وی تاکید کرد: اگر موج چهارم اسلام ستیزی روی دهد، همان طور که مقام معظم رهبری در فرمایش های چند ماه اخیر بیان داشتند، این امر باعث جلو افتادن زمان فروپاشی رژیم صهیونیستی و سایر دولت های سطه گر در جهان می شود.

صابونچی گفت: تحلیل ما این است که همه این حرکت ها در راستای جلوگیری از واقعه شریف ظهور منجی آخرالزمان، حضرت
ولی عصر(عج) می باشد، ولی تعبیر اصلی ما این
” ۳۰ سال اخیر تاکنون سه موج اسلام ستیزی از سوی دولت های استعمارگر و سلطه گر که سرآمد همه آنان رژیم صهیونیسیتی و اشغالگر قدس می باشد، صورت گرفته است “
است که واقعه ظهور مانند طلوع خورشید است و قطعا هر زمانی که پروردگار یکتا اراده کند، اتفاق می افتد و هیچ اراده ای در برابر اراده خداوند متعال نمی تواند قرار بگیرد.

وی در پایان سخنانش تاکید کرد: برخلاف حرکت مذبوحانه رژیم اشغالگر قدس برای تخریب چهره اسلام، هر روز بر تعداد طرفداران دین اسلام و مسلمان های دنیا افزوده و تعداد بیشتری از مردم جهان علاقه مند به اسلام می شوند و به سوی آن گرایش می یابند.

موسسه فرهنگی آرماگدون درابتدای سال ۱۳۸۵ به همت جمعی از جوانان متدین با هدف انجام تحقیقات و فعالیت های فرهنگی پیرامون موضوع مهدویت، آخرالزمان، صهیونیسم و بررسی اسلام ستیزی و ارتقای سطح دانش و بینش عمومی بنیان نهاده شد.

از جمله فعالیت های این موسسه:
• تحقیق و بررسی بر روی موضوع اسلام ستیزی و ارایه راهکارهای مناسب جهت مقابله با آنها.
• انجام تحقیق و پژوهش پیرامون موضوعات مهدویت، آخرالزمان و صهیونیسم.
• جمع آوری، ساماندهی و بهره گیری از تحقیقات انجام شده.
• شناسایی و دعوت از اساتید، کارشناسان و محققان فعال و استفاده از تجربیات آنان.
• ایجاد تعامل و همکاری با مؤسسات و مراکز تحقیقاتی و فرهنگی.
• ایجاد بستری مناسب جهت حضور نیروهای فعال بویژه جوانان در عرصه تحقیق و پژوهش و فعالیت های فرهنگی.
• انتشار و اطلاع رسانی عمومی تحقیقات به صورت کتاب، بولتن و نشر الکترونیکی.
• استفاده و بهره گیری از فناوری اطلاعات (I.T) و فناوری های روز دنیا در جهت آگاهی عمومی.
• برگزاری مسابقات و کارگاه های آموزشی و ... .
• برگزاری جلسات سخنرانی، همایش ها، سلسله نشست ها، نقد و بررسی و ... در مدارس، دانشگاه ها، ادارت، سازمان ها، مراکز فرهنگی، مساجد، حوزه های علمیه و ... می باشد.

بحران جمعیت؛ کابوس جدید رژیم اشغالگر قدس


الوقت- مقامات رژیم صهیونیستی از همان ابتدای تاسیس، اهتمام ویژه‌ای را در جهت سیاست‌های افزایش جمعیت خود به کار گرفتند. در واقع، موضوع جمعیت و موازنه جمعیتی در برابر فلسطینیان برای رژیم صهیونیستی از اهمیت قابل توجهی برخوردار است، چرا که اساساَ بدون جمعیت یهودی فلسفه صهیونیسم و حیات و بقا دولت صهیونیستی  بی معنی می شود.  این مسئله به اندازه ای برای صهیونیستها حائز اهمیت است که جزء مباحث همیشگی کنفرانس سالانه امنیتی هرتزلیا مطرح بوده و همواره از آن به عنوان یک چالش  و بحران امنیتی یاد شده است به نحوی که جایگاه این موضوع برای رژیم صهیونیستی در حد مسائل کلان امنیت ملی است.

 یکی از مهم ترین این ابعاد، نسبت رشد جمعیت جوان به داوطلب شدن برای عضویت در ارتش رژیم صهیونیستی و تلاش برای تامین امنیت بیشتر برای این رژیم است. از همین رو در تمامی سالهایی که سازمان ملل متحد سیاستهای تنظیم خانواده را به جامعه جهانی توصیه می کر، رژیم  اشغالگر قدس هیچ گاه این سیاستها را اجرا نکرده است. مضاف برآنکه اجرای سیاستهای رشد جمعیت  برای رژیم صهیونیستی امری قدسی محسوب می‌شود و جزو آموزه‌های تلمودی (تلمود از کتب مقدس یهودیان است ) می باشد. تئوریسن های صهیونیست بر این باورند هویت یهودی زمانی از معرض تهدید خارج خواهد شد که هر خانواده یهودی ساکن سرزمین‌های اشغالی هر دو سال یک بار ، یک نفر را به جامعه صهیونیست اضافه کند و این در حالی است که این رژیم روز به روز از این ایده فاصله می‌گیرد و زنان صهیونیست در طول تمام عمر خود به طور میانگین تنها 2 فرزند به دنیا می‌آورند.

در حالیکه روند افزایش جمعیت صهیونیست ها با روندی نزولی مواجه ست، از سوی دیگر طبق گزارش مرکز آمار فلسطین، جمعیت کل فلسطینیان (ساکنان و آوارگان) 12.3 میلیون نفر است که 4.75 میلیون نفر در سرزمین‌های فلسطین زندگی می‌کنند. کرانه باختری با 2.9 میلیون نفر در رتبه نخست، نوار غزه با 1.85 میلیون نفر و مناطق فلسطین اشغالی 1948 با 1.47 میلیون نفر در رتبه‌های بعدی قرار دارند. دیگر نکته حائز اهمیت این است که در پایان سال 2017 جمعیت فلسطینیان ساکن در سرزمین‌های فلسطینی در عدد 6.3 میلیون با کل یهودیان صهیونیست برابر خواهد شد.

رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از این اتفاق از سالها پیش از هر بهانه ای در جهت حذف فیزیکی فلسطینی‌ها استفاده کرده است تا از نرخ جمعیت آنان بکاهد. در همین ارتباط نیز آقای ناصر ابوشریف نماینده جنبش جهاد اسلامی در تهران اینگونه بیان می کند: « از نسل اول جهاد اسلامی کسانی که در داخل سرزمینهای اشغالی زندگی می کردند دیگر کسی باقی نمانده است و حتی به خانواده ایشان رحم نشده است و همگی به شهادت رسیده‌اند».

با این حال روز به روز بر نرخ رشد جمعیت فلسطینی ها افزوده می شود واز نرخ رشد جمعیت صهیونیستها کاسته می شود. دکتر "درداح الشاعر" استاد علوم روانشناسی در دانشگاه الاقصی غزه در این باره میگوید: «یکی از دلایل اصلی میانگین بالای تولد در غزه پایبندی فلسطینیها به مفاهیم اسلامی و سنت رسول گرامی اسلام (ص) است. دومین عامل، اعتقاد مردم غزه به این مسئله است که در صورت آغاز جنگ جدید با اسرائیل، فلسطینیها به نیروی مبارز و مجاهد نیاز دارند تا در صورت شهادت شمار زیادی از نیروهای مقاومت، جبهه نبرد از مبارزان خالی نماند. این مسئله باعث شده که فلسطینیها در غزه با وجود شرایط سخت و دشوار زندگی، همچنان تغییری در روند فرزنددار شدن خود ایجاد نکنند. حتی شرایط سخت اقتصادی و معیشتی در غزه باعث نمیشود، خانوادههای فلسطینی اقدامی در راستای کاهش فرزندآوری کنند چون معتقدند آینده در دست خداست و شرایط فردا بهتر از امروزشان خواهد بود.

در مجموع می توان گفت که موضوع جنگ جمعیتی یکی از اصلی ترین عوامل تاکید فلسطینیها بر افزایش فرزندآوری است، چون آنها شاهد طرحهای متعدد اسرائیل برای افزایش جمعیت یهودیان از راههای مختلف در اراضی اشغالی هستند» با این وصف می‌توان نتیجه گرفت که انگیزه‌های مبارزه ضد صهیونیستی در وجود جامعه فلسطینی موج می‌زند اما در مقابل جامعه صهیونیستی انگیزه های کافی را را برای افزایش جمعیت ندارد و از این حیث ضربه پذیر شده است