غرب و مهدویت (2)

غرب و مهدویت (2)


 

نویسنده : حمدصابر جعفری




 
در بخش نخست این بحث از تصمیم جدی و وقفه ناپذیر دنیای غرب برای مقابله با امواج اسلام گرایی که پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران آغاز گشته و ابتدا جهان اسلام را در نوردیده و سپس در کشورهای غربی و اروپایی خیمه زده است سخن گفتیم. همچنین تمام هجمه های فرهنگی غرب علیه تعالیم و ارزش های اسلامی ازجمله “مهدویت” را با انگیزه واژگون جلوه دادن اسلام و نسبت دادن تروریسم و جنایت های مکرر کشورهای استکباری به ویژه آمریکا و انگلیس و اسرائیل به این دین الهی توضیح دادیم و این نسبت ها را ـ که نوعی فرافکنی ابلهانه و غیرقابل پذیرش حتی از جانب اندیشمندان منصف غربی می باشد ـ از اهداف این قدرت های سیطره جو برای به محاق بردن خورشید پرفروغ اسلام برشمردیم. اینک ادامه بحث را پی می گیریم.
اهداف و ابزارهای غرب برای مقابله با اسلام را بیان کردیم حالا به روش ها می پردازیم. یکی از فعالیت های غرب در این زمینه دشمن سازی است. برای مثال در فیلم “فتنه” که همین اواخر در هلند ساخته شد این موضوع مطرح می شود که آینده اروپا را مسلمانان تهدید می کنند. این فیلم پانزده دقیقه است که هر دقیقه از آن به قرنی از اسلام می پردازد و دقیقه پانزدهم آن قرن پانزدهم اسلام نشان داده می شود. در این فیلم تاکید می شود که اسلام از آغاز به مثابه فتنه ای شروع می شود و دقیقه پانزده آن واژه “فتنه” می شود “فاین”؛ یعنی “پایان”. مطرح می شود که اسلام خطری برای جهان غرب است و باید همان طور که کمونیسم را شکست دادیم ایدئولوژی اسلام را هم شکست بدهیم. در مورد این فیلم دو مسئله وجود دارد: یکی اینکه اینها آیات قرآن را ناجوانمردانه تحریف می کنند و چنین مطالبی مطرح می کنند و این ناراحت کننده است. اما مسئله دیگر این است که اتفاقا فیلم فتنه فیلم زیبایی است چون عجز کامل اینها را نشان می دهد. در روایت داریم “الغیبه جهد العاجز” (غیبت نهایت ناتوانی فرد ناتوان است)؛ وقتی هیچ کاری از دستش برنمی آید شروع می کند به غیبت کردن. من گمان می کنم وقتی کسی به مرحله ناسزاگفتن می رسد معلوم می شود که دیگر کاری از دستش ساخته نیست. این فیلم در عین اینکه با فحاشی هایش ما را ناراحت می کند اعترافاتی امیدبخش در خود دارد. به عنوان نمونه در فیلم گفته می شود که در سال 2007 حدود 54 میلیون مسلمان در اروپا زندگی می کنند که این اتفاق واقعا مهمی است یا مثلا به صراحت مطرح می شود که اسلام جهان غرب را به خطر انداخته است؛ یعنی اسلام دارد به آنها حمله می کند. روشن است که این حمله و خطر نظامی نیست پس در آنجا چه اتفاقی دارد می افتد در غرب گروهی مسلمانان مهاجر که برای مثال از دست امثال صدام به آنجا گریخته اند و از حقوق عادی خودشان هم محروم اند حدود 5 میلیون مسلمان در فرانسه که حق رای ندارند توانسته اند برای غرب خطرساز شوند. در زمینه حقوق اقلیت ها یادآوری این مطلب مهم است که حق رای نداشتن مسلمانان در غرب در حالی است که پس از انقلاب اسلامی برای اقلیت ها حق رای مطرح شد اگرچه شمار آنها کمتر از شمار تعیین شده برای یک نماینده بود. حتی از قول آیت الله جوادی آملی به یاد دارم که گفتند پس از انقلاب گروهی از صابئین اظهار کردند ما دین داریم و در این زمینه بحث شد که آیا صابئین صاحب دین هستند یا نه و سرانجام به علت وجود داشتن واژه “صابئین” در قرآن دین آنها پذیرفته شد و با وجود اندک شماربودن و حتی ناشناس بودن دینشان به آ ها هم حق رای داده شد. بنابراین من به فیلم فتنه به دو شکل نگاه می کنم: یکی با نگاه منفی که دارند توهین می کنند و یکی هم نگاه مثبت که نشان می دهد اسلام در آنجا موفق بوده است. 
برای مثال در فیلم پیشگویی های “نوستراداموس” که بعد از انقلاب اسلامی ساخته شد می بینید که اورسن ولز ـ کارگردان و هنرپیشه معروف ـ چگونه به صراحت مطرح می کند که مسلمان ها خطر هستند و می گوید که سومین ضدمسیح و ضدبشر فردی است که از جهان اسلام برمی خیزد و حتی اشعار نوستراداموس هم تحریف می شود ـ کاری نداریم که این فرد اصلا وجود داشته یا وجود نداشته ـ و بعد این گونه توضیح می دهد که چرا این ضدمسیح از میان مسلمانان است؛ ثروت نفتی و افزایش مسلمانان معتقد عامل آن است و به صراحت مطرح می کند که به این دو دلیل مسلمانان می توانند خطرآفرین باشند. در ابتدای فیلم صحنه اول سکویی هست و یک صندلی که روی آن سکو قراردارد و صحنه ای که در پایین است و شخصی روحانی که عکسش هم همه جا هست. این صحنه بسیار شبیه صحنه جماران است و فضای بعد از انقلاب اسلامی ایران نشان داده می شود. در بعضی جاها مثل فیلم فتنه به صراحت خطربودن اسلام را مطرح می کنند. در بعضی فیلم ها هم این تبلیغات منفی غیرمستقیم است مثلا در یکی از نسخه های فیلم جن گیر تیتراژ با صدای اذان شروع می شود که این اتفاقی نیست. 
در بازی های رایانه ای هم این تبلیغات منفی وجود دارد مثلا در بازی معروف “آی جی آی” جاهایی هست که هم صدا و هم تصویر همراه می شود و پیامی ضداسلامی را منتقل می کند و به قول “پاولوف” “شرطی شدن” اتفاق می افتد؛ یعنی فرد هر وقت این صداها را می شوند و این تصاویر را می بیند آن پیام فیلم یا بازی به او منتقل می شود. در تبلیغات تلویزیونی هم این را داریم؛ مثلا گاهی تبلیغات روی یک علامت است و این علامت آنقدر تکرار می شود که هر وقت فرد این علامت را جایی دید یاد آن شرکت و آن محصول بیفتد و این طبیعی است. اینجا هم به همین شکل عمل کرده اند؛ تصاویری هست که این تصاویر آیات قرآن است که همراه آن صدای قرائت قرآن نیز شنود می شود؛ مثل این آیه: “و من یعمل مثقال ذره شرا یره” یا صدای اخبارگوی سیمای جمهوری اسلامی ایران که کنار هم قراردادن این عوامل بسیار مهم